مدارس و ادارات کدام استان‌ها فردا (یکشنبه ۵ اسفند ۱۴۰۳) تعطیل است؟ سرانه پذیرش در مدارس علمیه خراسان ۲ برابر میانگین کشوری است صدور هشدار‌های نارنجی و زرد در پی پیش‌بینی تشدید فعالیت سامانه بارشی (۴ اسفند ۱۴۰۳) اعطای تسهیلات قرض‌الحسنه به ۲۰۰ هزار بازنشسته و مستمری‌بگیر تأمین اجتماعی ۲ کوهنورد در کولاک برف اشترانکوه مفقود شدند (۴ اسفند ۱۴۰۳) + فیلم چرا عیدی ۱۴۰۳ بازنشستگان تأمین اجتماعی واریز نمی‌شود؟ ۱۸ اثر صنایع‌دستی خراسان رضوی به مرحله نهایی جشنواره ملی فجر سیمین راه یافت استخدام ۱۸ هزار معلم جدید پس از بازبینی آزمون استخدامی کاهش دمای شدید در تهران از امروز تا سه‌شنبه (۴ تا ۷ اسفند ۱۴۰۳) چگونه در فصل پرمسافر، بلیت تبریز به استانبول را ارزان بخریم؟ فروش اینترنتی دارو از بهار ۱۴۰۴ کلید می‌خورد آغاز انجام تست مولکولی تب دنگی در آزمایشگاه مولکولی معاونت بهداشت دانشگاه علوم پزشکی مشهد  (۴ اسفند ۱۴۰۳) فعالیت دلالان، چالش جدی در عرصه گردشگری سلامت است دستور دادستان زاهدان برای بررسی موضوع حادثه انفجار ساختمان بنیاد مسکن چابهار (۴ اسفند ۱۴۰۳) چرا سفر به یک کالای لوکس تبدیل شده است؟ تاریخ برگزاری آزمون ۱۴۰۴ صلاحیت حرفه‌ای روانشناسان اعلام شد امسال ۴۴ درصد گنجایش اقامتگاه‌های رسمی خراسان رضوی تکمیل شد (۴ اسفند ۱۴۰۳) خطرات محصولات غذایی وارداتی فاقد استعلام وزارت بهداشت درمان بیماران سکته مغزی نیازمند حمایت دولت است کوچک کردن تومور‌های پروستات بدون نیاز به جراحی ممکن شد پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی امروز (شنبه، ۴ اسفند ۱۴۰۳) | دمای مشهد به منفی ۵ درجه می‌رسد ارتقای دانشگاه صنعتی اسفراین به تصویب رسید امدادرسانی هلال‌احمر به بیش از ۴۰۰ نفر در کشور طی ۷۲ ساعت گذشته (۴ اسفند ۱۴۰۳) چالدران، سردترین شهر کشور با دمای منفی ۲۱ درجه سانتی‌گراد (۴ اسفند ۱۴۰۳) آخرین وضعیت جوی و ترافیکی محورهای شمال کشور (۴ اسفند ۱۴۰۳) قتل پیرمرد ۹۱ ساله در برابر دوربین مداربسته تأثیر شیردهی بر کاهش خطر سندروم مرگ ناگهانی نوزاد بارش برف و باران در برخی نقاط کشور از امروز (۴ اسفند ۱۴۰۳) این محصولات آرایش لب غیرمجاز هستند (۴ اسفند ۱۴۰۳) ورزش چگونه بر بیماری آلزایمر تأثیر می‌گذارد؟ هر آنچه باید درباره‌ی دیابت در کودکان بدانید
سرخط خبرها

سرگردانی در وضعیت استخدام فعالان نهضت سوادآموزی | بلاتکلیفی و بی عدالتی؛ پاداش آموزشیاران!

  • کد خبر: ۳۱۷۸۵۷
  • ۰۴ اسفند ۱۴۰۳ - ۰۸:۱۳
سرگردانی در وضعیت استخدام فعالان نهضت سوادآموزی | بلاتکلیفی و بی عدالتی؛ پاداش آموزشیاران!
تقریبا بخشی از صحبت‌های آموزشیاران مشترک است: شفاف نبودن قوانین و فرایند‌های جذب و سردرگمی نیرو‌ها در این مسیر، به حساب نیاوردن سوابق کاری و پرداخت نصفه ونیمه حق بیمه.

به گزارش شهرآرانیوز؛ بعد از یک دهه به جان خریدن مشکلات و رفتن به روستا‌های دورونزدیک و مشق پای تخته سیاه، تازه می‌فهمد که شیوه نامه ابلاغی برای استخدام و جذب در آموزشوپرورش شامل حالش نمی‌شود، با این همه بازهم نمی‌تواند دست از کلاس و آموزش بکشد. طوری با شوق و اشتیاق ماجرای باسواد شدن دختر بلوچ را آن هم بعد از چهارده سال تعریف می‌کند که قند توی دل ما هم آب می‌شود، چه برسد به خودش. اعتراف می‌کند «گران ناز»، یکی از کسانی است که مسیر زندگی او را تغییر داد، وقتی برای اولین بار باذوق واژه‌ها را کنار هم گذاشت و توانست بعد از سال‌ها بخواند.

برای حرفی که‌ می‌خواهد بزند، قسم می‌خورد و‌ می‌گوید: نمی‌دانید حال خوب گران ناز، چقدر منقلبم کرد و من تصمیم گرفتم بازهم در این شغل بمانم و ادامه دهم، حتی اگر پرداخت حقوقم چند ماه به تأخیر می‌افتاد، حتی اگر قرار بود سختی رفتن به مسیر‌های دورونزدیک را به جان بخرم.  خود متولیان و مسئولان حوزه نهضت سوادآموزی می‌دانند که ما اگر ماندیم، فقط وفقط به عشق کار معلمی و آموزش است. 

سمانه، الهام، زهرا و... ورودی‌های سال۱۳۹۲ به بعد در مجموعه نهضت سوادآموزی خراسان رضوی هستند و ادعا می‌کنند از قافله دوستانشان که جذب شده‌اند، جا مانده‌اند. آن‌ها این موضوع را دور از انصاف می‌دانند که در قانون‌های مصوب استخدامی آموزش وپرورش، هیچ امتیازی برای تجربه و سابقه شان درنظر گرفته نشده است. این موضوع شامل همه کسانی می‌شود که از سال۱۳۹۲ جزو فعالان حوزه نهضت سوادآموزی بوده‌اند و دوست دارند بعد از سال‌ها بلاتکلیفی به ثبات کاری برسند.

سردرگمی آموزشیاران

تقریبا بخشی از صحبت‌های آموزشیاران مشترک است: شفاف نبودن قوانین و فرایند‌های جذب و سردرگمی نیرو‌ها در این مسیر، به حساب نیاوردن سوابق کاری و پرداخت نصفه ونیمه حق بیمه و دیگر مشکلاتی که با هر عبارت و جمله‌ای که به زبان می‌آورند، بار‌ها تُن صدایشان بالا و پایین می‌رود.

الهام محمدی، تنها کسی است که با ذکر نامش مشکلی ندارد. او حالا بعد سال‌ها کار آموزشیاری، با سرویس اسنپ کار می‌کند. سرپرستی دو فرزند، خرج دارد و راحت نیست. می‌گوید: خودم اشتباه کردم و مسیر را اشتباه رفتم. بار‌ها این حرف را تکرار می‌کند.

ادامه روایت را از زبان خودش بخوانید: «سال۱۳۹۳ خدمت در حوزه نهضت سوادآموزی را شروع کردم و با همان میزان ناچیز حق وحقوقی که برایمان درنظر گرفته بودند، چرخ زندگی مان می‌چرخید. این توضیح را هم بدهم که ما باید خودمان سوادآموز را جذب می‌کردیم و بعد از پایان هر دوره، به ازای هر نفری که در این دوره‌ها شرکت می‌کرد و امتحان می‌داد، مبلغی به عنوان حقوق برایمان واریز می‌شد و رقم این مبلغ هنوز بعد از گذشت این همه سال، تغییر چندانی نکرده است».

او با توضیح کوتاهی درباره دوره‌های سوادآموزی که شامل سواد، انتقال، تحکیم و تثبیت می‌شود، ادامه می‌دهد: مبلغی که برای پرداخت در نظر گرفته‌اند، بین دوره‌های مختلف نهضت سوادآموزی، متفاوت است، اما درکل که حساب کنیم، بین ۵۰۰ تا ۸۰۰هزار تومان می‌شود.

حالا فکر کنید سال گذشته تعداد سوادآموزانی که من توانسته‌ام جذب کنم، بیست نفر بوده‌اند و این نهایتش است و بعد از پایان دوره مثلا قرار است ۱۸ تا ۱۹میلیون برای من واریز شود، همان مبلغ را هم به وقت نمی‌دهند. این یک طرف قضیه است. شما فکر کنید پرداخت بیمه جزو وظایف هر دستگاه و مجموعه‌ای است که در آن مشغول به کار هستیم. اما متولیان این مجموعه، در این حوزه هم کم لطفی می‌کنند. 

خودمان هم متوجه نشدیم بیمه را بر چه مبنایی حساب می‌کنند؛ به عنوان مثال برای یک سال ۱۲۰روز درنظر می‌گیرند و این عدد در سال ها‌ی دیگر فرق می‌کند و حتی دو روز و سه روز هم شده است. نمی‌دانم آن فرد مسئول که این جفا را در حق ما می‌کند، خودش در این کشور زندگی نمی‌کند؟ ما که از هیچ کدامشان نمی‌گذریم. آن‌ها نان بچه من و امثال من را بریده‌اند.

بیمه‌های تکه وپاره

بیمه نبودن، چالش بزرگ کسانی است که در همه این سال‌ها به عنوان آموزشیار سر کلاس‌ها حاضر شدند، اما حالا بر عمری که بیهوده سوزانده‌اند، حسرت می‌خورند.

مینا هم از متولیان حوزه آموزش وپرورش ناامید شده است. به قول خودش این بار زیر بار وعده ووعید‌های دروغین نمی‌رود. می‌گوید: ترفندشان برایمان رو شده است. وقت ثبت نام و شروع کلاس‌ها که‌ می‌رسد، با هزار وعده ووعید برای نگه داشتنمان تلاش می‌کنند، اما بعد زیر بار عمل کردن به وعده‌ها نمی‌روند. می‌دانید این یعنی چه؟ یعنی بهترین سال‌های عمر و کاری مان می‌سوزد. هشت یا نه سال کار با بیمه تکه تکه به معنای هدر دادن عمر هست یا نه؟ من چهل وپنج ساله با هشت سال سابقه کار، هنوز در ابتدای مسیر هستم و هیچ فردی هم در این زمینه پاسخگو نیست.

او هم مثل خیلی‌های دیگر دلخوش به اجرای ماده ۲۸ قانون استخدامی کشور بود. طبق این ماده، وزارت خانه‌ها و مؤسسات دولتی مکلف‌اند بخشی از نیروی موردنیاز خود را از طریق آزمون جذب کنند و آموزش وپرورش هم آن را برگزار کند. می‌گوید: من هم شرکت کردم، اما حد نصاب نمره را نگرفتم. شما خودتان قضاوت کنید؛ این عدالت آموزشی است که ما با این همه درگیری و گرفتاری به اندازه یک نیروی تازه نفس بیست وچهار یا بیست وپنج ساله‌ای سنجیده شویم که اوقات فراغت فراوان دارد و‌ می‌تواند برای آمادگی در آزمون وقت بگذارد؟

نتیجه این می‌شود که او حالا نیروی رسمی آموزش وپرورش است و ما باید به دنبال معوقات ناچیزمان باشیم.  او همه عمر گذشته و رفته اش را «سوخته» می‌داند، اما با تمام وجود، حرفه آموزگاری را دوست دارد و عاشق آن است؛ به خصوص خدمت کردن در حوزه‌های خاص؛ مثلا هر وقت دختر نوجوان سیزده، چهارده ساله‌ای برای بار اول می‌تواند بخواند، سر ذوق می‌آید و هربار که‌ می‌خواهد انصراف دهد، یادآوری ذوق کردن سوادآموزان، منصرفش می‌کند.  

تعریف می‌کند: سال ۱۳۹۳ با مدرک کارشناسی ارشد برای کلاس‌های نهضت سواد آموزی ثبت نام کردیم؛ البته یکی دو نفر از دوستان من با مدرک دکتری کلاس برداشتند! قرار خدمت ما در بولوارحر، محله ساختمان بود که رفت وآمد برای من خیلی مشکل بود. این مسئله را‌ می‌شد یک جوری حل وفصل کرد، اما کار ما تازه شروع شده بود و باید دربه در دنبال نیروی سواد آموز می‌گشتیم. درحقیقت الان کسی نیست که بی سواد باشد و خواندن و نوشتن را بلد نباشد. سالمندان و پیرزن‌ها از رفت وآمد مکرر و پیگیری ما خسته شده بودند. 

از آن طرف زنان ساکن در این منطقه، وضعیت مالی خوبی ندارند و بیشتر در فکر تأمین معاش هستند و کار می‌کنند و کسی حوصله سر کلاس نشستن را ندارد. همان‌هایی هم که در کلاس شرکت می‌کردند، به قول خودشان، از روی ما خجالت می‌کشیدند؛ یعنی دغدغه این کار را ندارند و به نظر من، کار کردن برای کسی که دغدغه ندارد، بیهوده است؛ اصلا چیزی یاد نمی‌گیرد و اگر هم یاد بگیرد، مقطعی و گذراست.

حرف هایش را ادامه می‌دهد: کم رغبتی به شرکت در دوره‌های آموزشی، باعث شد متولیان برای جذب، به شیوه‌های دیگر روی بیاورند و نتیجه آن، برگزاری دوره‌های مهارت آموزی بود که کار آموزشیاران را سخت می‌کرد. درکنار برگزاری کلاس‌ها باید به فکر جذب مربی برای دوره‌های مهارت آموزی می‌بودیم.

ارتباط گرفتن با مجموعه‌های مختلف، نظیر شهرداری‌ها و مراکز مثبت زندگی و فرهنگ سرا‌ها زمان بر است و گاه صبح تا شب، وقت ما را‌ می‌گرفت و کاش نتیجه خوبی داشته باشد! حتما همکارانم گفته‌اند که حقوقمان چقدر با تأخیر واریز می‌شود و به بهانه‌های مختلف از آن کم می‌کنند؟ ازطرفی هزینه آب و برق هم با خودمان است و معلوم است که با این سیستم معیوب، کسی ادامه نمی‌دهد.

نقطه، سرخط

اجرای ماده۲۸ قانون استخدامی کشور و برگزاری سراسری آزمون استخدامی در آموزش وپرورش، امیدی برای همه کسانی بود که سختی سال‌ها کار در نهضت سوادآموزی را به جان خریده بودند. اما به قول خودشان همچنان در نقطه صفر ایستاده‌اند. آن‌ها از قافله دوستان جا مانده‌اند.

گلایه آموزشیارانی که در دهه۹۰ کارشان را با این مجموعه شروع کرده‌اند، تمامی ندارد. غالبا دوست ندارند نامی از آن‌ها برده شود. می‌ترسند برایشان «بد شود»؛ البته برخی هایشان برای گمنام ماندن، دلیل دیگری دارند؛ کلام یکی از آن‌ها بهت زده مان می‌کند وقتی تعریف می‌کند: هیچ وقت از مشکلات شغلی‌ام برای خانواده تعریف نکردم. حالا هم دوست ندارم اسم و نامی از من باشد. می‌ترسم یک وقت خانواده‌ام حرف هایم را در اینجا بخوانند. می‌دانید، آن‌ها شغل‌های درست وحسابی دارند.   ‌

نمی‌گذاریم حرفش تمام شود. بدون هیچ مکثی می‌پرسیم: «مگر معلمی شغلی درست وحسابی نیست؟». می‌گوید: به شرط آنکه ارج و منزلتی داشته باشد نه به این... حرفش را ناتمام می‌گذارد.

راضی کردن بی‎سواد‌ها

«از سال ۱۳۹۴ وارد نهضت سوادآموزی شدم. قبل از آن، مدیر یک مدرسه غیرانتفاعی بودم. من مدرک ارشد رشته روان شناسی دارم؛ البته خیلی از آموزشیاران دیگر به این امید که برای تبدیل وضعیت، بهانه مدرک را نیاورند، ادامه تحصیل دادند و مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشد گرفتند، اما بی فایده بود».

این صحبت‌های یکی دیگر از آموزشیاران است که با استیصال، تمام این حرف‌ها را‌ می‌زند و پشت بندش تعریف می‌کند: البته در سال ۱۳۹۸ موضوع استخدامی پیش آمد و معلمان حق التدریس به عنوان معلم رسمی جذب شدند. چهار گروه مشمول این قانون بودند و یک گروه از آن ها، آموزشیاران و آموزش دهندگان نهضت سوادآموزی بودند. این آزمون با کمک جهاددانشگاهی برگزار شد. خداراشکر خیلی از همکاران ما جذب شدند.

بلافاصله ادامه می‌دهد: ورودی‌های سال ۱۳۹۱ به بعد هم در نهضت سوادآموزی به این امید که این فرایند برای آن‌ها نیز اجرا شود، سختی کار در روستا‌های دورونزدیک را به جان خریدند. باورتان نمی‌شود؛ مسیر‌هایی که ما برای آموزش و تدریس می‌رفتیم، آن قدر دورافتاده بود که خیلی وقت‌ها یک مرد هم حاضر نمی‌شد در ازای حق وحقوقی ناچیز، آن مسیر را برود و برگردد.

تازه این اول ماجراست. خیلی از کسانی که واجد شرایط برای سوادآموزی بودند، به همان وضعیتی که زندگی می‌کردند، خو گرفته بودند و زیر بار حرف هیچ فردی نمی‌رفتند. در روستا‌های دورافتاده، مردان خانواده روی زن و فرزندشان تعصب داشتند و حاضر نبودند به آن‌ها اجازه دهند که سر کلاس بیایند و چیزی یاد بگیرند. راضی کردن آن ها، خودش یک پروسه جداگانه بود. 

خود من بار‌ها به خاطر این موضوع کتک خوردم. با این زحمت نیرو جذب می‌کردیم. تازه باید به فکر جایی برای آموزش می ‎بودیم. این حرف‌ها را بگذارید کنار این موضوع که سال به سال تعداد کم سواد‌ها و بی سواد‌ها کمتر می‌شود. اما نمی‌دانم روی چه حسابی، مسئولان حاضر نیستند این موضوع را قبول کنند که دوران بی سوادی به سر آمده است. شما بگویید در عصر فناوری هوش مصنوعی، چه کسی بی سواد است؟ مگر اینکه افراد آموزش پذیر نباشند یا سنشان از شصت هم گذشته باشد؛ به همین دلیل خیلی از آموزشیاران مثل من، مجبورند به دنبال تشکیل کلاس برای اتباع باشند.

استخدام ممکن نیست

هرچند بیشتر کسانی که در این روایت با آن‌ها هم کلام می‌شویم، عنوان «آموزشیار» را برای معرفی خود به کار می‌برند، معاون سوادآموزی آموزش وپرورش خراسان رضوی لازم می‌داند ابتدای صحبت، موضوعی را روشن کند؛ زهرا شوشتری می‌گوید: تا سال۱۳۹۱ نهضت سوادآموزی به عنوان یک مجموعه مستقل فعالیت می‌کرد و همکاران ما در این حوزه، آموزشیار محسوب می‌شدند و به صورت حق التدریس فعالیت می‌کردند.

اما بعد از این سال، نهضت سوادآموزی به عنوان یکی از معاونت‌های آموزش وپرورش، ادامه فعالیت می‌دهد و براساس فراخوان‌های داده شده، نیرو با عنوان آموزش دهنده، جذب این مجموعه می‌شود و فرایند‌های مالی آن را شرکت‌های طرف قرارداد آموزش وپرورش می‌پردازند.  

شوشتری این موضوع را گوشزد می‌کند که تمام کسانی که از این سال در حیطه نهضت سوادآموزی فعالیت می‌کنند، با پذیرفتن متن قرارداد و اینکه مجموعه هیچ تعهدی دربرابر استخدام آن‌ها ندارد، پای آن را امضا می‌کنند و مشغول به کار می‌شوند. این توضیح را هم بدهم که پرداخت حق الزحمه، نتیجه محور است؛ البته تا سال گذشته بر این مبنا بود که سوادآموز بعد از پایان دوره باید حتما نمره قبولی را به دست می‌آورد.

 اما با رایزنی‌هایی که انجام شد، فرایند، تسهیل شده است و فقط حضور سوادآموز در دوره‌های آموزشی کفایت می‌کند و نیاز به نمره قبولی نیست.  معاون سوادآموزی آموزش وپرورش استان هم همان گفته آموزش دهنده‌ها را تکرار می‌کند که مبلغ تعیین شده براساس حضور افراد در دوره‌ها و سطح آن‌ها که در چه دوره‌ای (سواد، انتقال، تحکیم و تثبیت) آموزش می‌بینند، تعیین می‌شود.

حق الزحمه بعد از پایان دوره واریز می‌شود و،  چون پروسه پالایش و ارزیابی هم طی می‌شود، معمولا زمان بر است و پرداختی‌ها شش تا هفت ماه طول می‌کشد.  شوشتری ادامه می‌دهد: درباره بیمه آموزش دهنده‌ها هم تسهیلاتی اختصاص پیدا کرده است که آموزش دهنده فقط ۷درصد سهم خود را‌ می‌دهد و نیازی به پرداخت سهم بیمه نیست و براساس حضور افراد به منظور آموزش، برای آن‌ها بیمه رد خواهد شد. 

 او تأکید می‌کند: نهضت سوادآموزی هیچ تعهدی برای استخدام این افراد ندارد و آموزش دهنده ها، آگاهانه و با علم به این مسئله آن را پذیرفته‌اند؛ قوانین آزمون استخدامی، کشوری است و ما نمی‌توانیم در آن دخل وتصرف کنیم، با این حال در آزمون‌های استخدامی، تسهیلاتی را برای آن‌ها قائل شده‌ایم؛ اینکه می‌توانند با هر رشته‌ای در این آزمون شرکت کنند و همچنین شرط سنی برای آن‌ها لحاظ نمی‌شود.  شوشتری در حوزه شناسایی افراد بی سواد، از طرح «مدرسه محور» یاد می‌کند که به تازگی آغاز شده است و مدیران مدرسه افراد کم سواد و بی سواد را جذب می‌کنند.

 حتی با آن‌ها مذاکره شده است که مدرسه را در نوبت عصر، به سوادآموزی ویژه افراد بزرگ سال اختصاص دهند؛ البته برای افرادی هم که در برخی حوزه‌ها اعلام می‌کنند بی سواد نداریم، راهکاری پیشنهاد داده‌ام؛ اینکه جلسه شورای پشتیبانی سواد آموزی را با حضور فرماندار برگزار کنند و فرماندار اعلام کند بی سوادی در آن حوزه نیست تا در آن منطقه، پایان بی سوادی را اعلام کنیم. اما باتوجه به آسیب‌های متعدد اجتماعی و افراد بازمانده از تحصیل، ما نمی‌توانیم ادعا کنیم بی سوادی ریشه کن شده است.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->